به همین دلیل کجروان سعی دارند کجروی خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان کنند، زیرا در غیر این صورت با تعقیب قانونی، تکفیر اخلاقی و طرد اجتماعی مواجهه میشوند.
آسیب اجتماعی از جمله واژههایی است که بسیاری، آن را در مفهومی مترادف با کجروی به کار بردهاند و تعبیر آسیبشناسی اجتماعی هم بر همین اساس، به عنوان رایج برای مطالعه علمی و اجتماعی این پدیده بدل شده است.
اما به نظر برخی محققان، انتخاب این واژه برای اشاره به کجروی، ریشه در مشابهانگاری جامعه با جسم انسان دارد و ناهمسازیهای موجود در جامعه را در تعبیری مشابه با ناهمسازی در کارکردهای اعضای بدن، آسیب نام نهادهاند.
این ایده همچنین سبب شده است به تبع علوم زیستی که میان آنها آسیبشناسی وظیفه ریشهیابی بیماریهای تنی را به عهده دارد، در قلمروی جامعهشناسی نیز نام آسیبشناسی اجتماعی بر حوزه مطالعه بینظمیها و نابسامانیهای اجتماعی نهاده شود.
آسیبهای اجتماعی پدیدههایی متنوع، نسبی و متغیرند. پرخاشگری و جنایت، خودکشی، اعتیاد و قاچاق موادمخدر، روسپیگری، جرایم مالی، اقتصادی و سرقت، نمونههایی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروزی ایران هستند که کم و کیف آنها بر حسب زمان و مکان (یعنی، حال نسبت به گذشته و در شهرها نسبت به روستاها) تغییر میکنند، بنابراین آنچه امروز در یک جامعه ضامن آسیب یا کجروی تلقی میشود، ممکن است فردا در همین جامعه یا همین امروز، ولی در جامعهای دیگر آسیب یا کجروی شناخته نشود.
آسیب های اجتماعی با وجود برخورداری از تنوع و نسبت ، پدیدههایی واقعی و قانونمند هستند. جهل نسبت به آنها، نافی آنها نیست. قانونمند بودن آسیبها کنترلپذیری آنها را ممکن میسازد، بنابراین آسیبهای اجتماعی قابل درمان و پیشگیریاند.
پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در هر جامعهای موکول به شناخت علمی ویژگیها و قانونمندیهای حاکم بر تحول آسیبها در جامعه و به کارگیری یافتههای علمی در فرآیند برنامهریزی اجتماعی است. این مسئله یکی از چالشهای اساسی است که بیشتر دولتها به ویژه در جوامع در حال گذار چون ایران با آن روبهرو هستند.
میزان موفقیت هر کشور در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی معرف کارایی نظام اجتماعی غالب در آن جامعه است. در ایران امروز، جرم و کجروی مسئلهای اجتماعی تلقی میشود، نه مشکلی اخلاقی مربوط به افراد. از این اروست که سازمانهای تخصصی جهان و پژوهشگران رشتههای علمی مثل حقوق، جرمشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و حتی گاه اقتصاد و مدیریت کوشیدهاند آن را مورد کاوش علمی قرار دهند.
در همه جای جهان، دولتها با این مسئله روبهرو هستند و برای برخورد با آن دست یاری به سوی متخصصان دراز کردهاند. در این میان متخصصان و جامعهشناسان همواره نقش والایی در مطالعات مربوط به جرایم و کجرویها داشتهاند و کوششهای علمی زیادی در سطح فرد و کلان برای شناخت انگیزهها و فرآیندهای مجرم شدن وعوامل متنوع موثر بر آن صورت گرفته است.
کجروی چیست؟
بیشتر مردم، بسیاری اوقات با هنجارهای اجتماعی همنوا هستند، اما نمیتوان انکار کرد همانقدر که اعضای جامعه از هنجار پیروی میکنند، به همان میزان هم سرپیچی از قواعد اجتماعی وجود دارد و این واقعیت، همه جا یکسان است. اندیشمندان اجتماعی همواره تاکید دارند که تصویر واقعی و کامل از یک جامعه انسانی، هم دربرگیرنده همنوایی با مقررات رفتار اجتماعی و هم نمایشگر شکلهای مختلف هنجارشکنی است.
آنان شکلگیری کجروی را اینگونه تحلیل میکنند که گرد آمدن انسان در کنار یکدیگر و نیاز آنان به کنش متقابل در یک محیط، تضادهای میان منافع فردی را فعلیت میبخشد.
افزون بر این، هنجارها و مقررات اجتماعی، افراد را مقید و محدود میسازد و از آزادی آنان برای دسترسی به آن منافع میکاهد؛ بنابراین چندان دور از انتظار نیست که افراد یا گروههایی برای عملی کردن تمایلات شخصی یا گروهی، منافع شخصی دیگران یا مصالح جمعی جامعه را زیرپا بگذارند.
تعریف جرم
به نظر برخی جامعهشناسان، کاربرد مترادف 2 واژه جرم و کجروی را در جوامعی میتوان مشاهده کرد که در آنها قوانین مکتوب و مدرن وجود ندارد، اما در خصوص جوامع دیگر، کاربرد واژه جرم معمولا به مواردی محدود میشود که قانون یا هنجارهای رسمی و مکتوب جامعه، آن را منع کرده است و ارتکاب آن، این نوع هنجار را نقض میکند. گاه تفاوت میان گستره این 2 واژه با تعابیری از این دست بیان میشد که هر چند بعضی انواع کجروی محسوب نمیشود؛ عبور نکردن از خطکشی عابر پیاده در خیابان، جرمی است که افراد بیشماری آن را مرتکب میشوند.
جرم را میتوانیم هر فعل یا ترک فعلی بدانیم که مطابق قانون برای حمایت از عموم مردم وضع شده و براساس یک فرآیند قضائی معین قابل مجازات است، هر چند بیشتر نظامهای حقوقی جرم خصوصی و عمومی را از هم جدا میکنند، اما وقتی دستگاه حکومتی و نهاد قضائی برای مهار و مجازات جرم پا پیش میگذارند، ارتکاب عمل مجرمانه تجاوز به نظم عمومی تلقی میشود و نه صرفا زیر پا گذاشتن نظم اخلاقی یا حقوقی اشخاص.
گونههای متفاوت کجروی
دورکیم در 2 تصویر مجزا اما مرتبط با یکدیگر، مفهوم کجروی را با تاکید بر 2 عنصر نقض احساسات جمعی و غلبه خواستههای فردی در زمان ضعف اقتدار جمع توضیح میدهد؛ در تصویر اول، عنایتی به وضعیت جامعه و بیمارگونه بودن یا نبودن آن ندارد و کجروی نقض احساسات جمعی قلمداد میشود؛ تعبیری که در عین حال نشان دهنده حاکمیت یافتن خواستههای فردی است. در تصویر دوم، مفهوم کجروی در وضعیت بیماری جامعه مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به این 2 نکته، دورکیم کجروی را متوجه شکلهای زیر میدارند:
* کجروی زیستی و روانی که حاکی از غلبه خواستههای فردی بر اثر ویژگیهای نابهنجار فردی و آن هم در مواردی است که جامعه کامل و بیعیب و نقص است.
* کجروی انقلابی یا رفتارهایی که شکننده هنجارهای موجود است، اما آن را افرادی برخوردار از تواناییها و برجستگیهای متعالی و با هدف متحول کردن جامعهای بیمار یا روبهتکامل بر یک جامعه عادی صورت میدهند. کجروی چوله که براثر توسعه خودخواهانه فرد شکل میگیرد؛ اما در یک جامعه بیمار و در وضعیت زائل شدن حاکمیت اقتدار جمع بر رفتارهای اعضا.
نتیجهگیری
آسیب اجتماعی به عنوان کنشی مغایر با اصول و قواعد عام عمل جمعی مورد توافق اکثریت مردم جامعه محل فعالیت کنشگر، پدیدهای اجتماعی، چندوجهی، نسبی، متغیر و قانونمند است. افزایش آسیبهای اجتماعی در یک جامعه نه تنها شاخص توسعه نیست بلکه نشانه بحران است؛ نوعی آنتروپی یا انرژی هرز رفتهای است که نظام اجتماعی بحرانزا و ناکارآمد به مردم جامعه تحمیل میکند؛ هزینهای است که مردم جامعه برای آن نوع نظامهای اجتماعی میپردازند.
طرح صحیح مسائل و آسیبهای اجتماعی در هر جامعه موکول به شکلگیری نهادهای مدنی و رشد حوزه عمومی است، فضایی که تحت آن اصحاب فکر و اندیشه بتوانند آزادانه، خردمندانه و به دور از هر نوع سلطه با پذیرش استلزامات و منطق گفتوگو مسائل و آسیبهای اجتماعی عمده را مطرح کنند.
همانطور که ذکر شده آسیب اجتماعی به نوع کنش فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول و قواعد عام عمل جمعی جامعه محل فعالیت کنشگر
قرار نمیگیرد. بنابراین کجروی پدیدهای چندوجهی است. علاوه براین، کجروی امری نسبی، متغیر و قانونمند است.
چارچوب و ضوابط اخلاقی و اجتماعی که به حسب آن کجروی از راست روی متمایز میشود، نسبی است و برحسب زمان و مکان تغییر مییابد. این تغییرات قانونمند است و برحسب شرایط فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تغییر مییابد. بنابراین کجروی قابل کنترل، درمان و پیشگیری است.
کنترل کجرویهای اجتماعی موکول به شناخت قانونمندیهای حاکم بر فرایند پیدایش و تحول آسیبها و استفاده از قانونمندیها و یافتههای علمی در فرآیند برنامهریزیهای اجتماعی است. این امر یکی از چالشهای رودروی حکومتهاست. میزان موفقیت هر کشور در مقابله صحیح با آسیبهای اجتماعی و کاهش هزینههای توسعه معرف کارایی آن حکومت در ساماندهی نظم و مدیریت تضادهای اجتماعی است.